کنترل جمعیت حیوانات خیابانی یکی از معضلات عمده جوامع شهری است. افزون بر ایجاد چالشهای بهداشتی، تعارض با انسان، آسیب به اموال عمومی و خطرات حمل بیماری، بسیاری از سیاستگذاران حیوانات را به عقیمسازی ترغیب کردهاند. به ظاهر، عقیمسازی راهی کارآ برای مهار باروری حیوانات است، اما آیا واقعاً این راهحل عاری از پیامدهای منفی است؟
در این مقاله، با تحلیل دادههای علمی، استدلالهای اخلاقی و زیستی را ترکیب کرده، به سوال اصلی پاسخ میدهم: معایب عقیمسازی چیست و چرا این کار میتواند ظلمی بزرگ در حق حیوانات و اکوسیستم باشد؟
عقیمسازی (Neutering / Spaying / Castration / Gonadectomy): عمل جراحی (یا گاه روش شیمیایی) برای حذف یا غیرفعال کردن اندامهای تولید مثلی حیوان، به طوری که دیگر قادر به تولید مثل نباشد. Frontiers+2ResearchGate+2
معایب عقیمسازی: هر پیامد منفی بهداشتی، رفتاری، اکولوژیک، ژنتیکی یا اخلاقی که پس از این عمل برای حیوان یا محیط زیست بروز میکند.
عقیمسازی حیوانات از دههها پیش در کشورهای مختلف به عنوان یکی از پایههای مدیریت جمعیت حیوانات شهری توصیه شده است. اما مطالعات اخیر نشان دادهاند که بسیاری از فرضیات رایج در این حوزه — مانند افزایش طول عمر، کاهش بیماریهای خاص و بهبود رفتار — در همه موارد معتبر نیستند یا ممکن است با هزینه پنهانی همراه باشند. Frontiers+3ResearchGate+3HumanePro+3
همچنین، معدودی از مقالات به بررسی مفصل معایب عقیمسازی پرداختهاند که این مقاله تلاش میکند خلاها را پوشش دهد.
برای نظم بیشتر، معایب عقیمسازی را به شش دسته کلی تقسیم میکنم:
آسیبهای سلامت و فیزیولوژیک
تغییرات رفتاری و روانی
کاهش بقا و طول عمر
پیامدهای ژنتیکی و جمعیتی
پیامدهای اکولوژیک و زیستمحیطی
منابع اخلاقی، حقوقی و عدالت زیستی
در هر بخش، شواهد و نقدها ارائه خواهد شد.
هر عمل جراحی سیستمیک با خطرات خودش همراه است: بیهوشی، عفونت، خونریزی، آسیب به بافتهای مجاور، و حتی مرگ در موارد نادر. PMC+3Wikipedia+3ResearchGate+3 برخی مطالعات نشان دادهاند نرخ مرگ مرتبط با بیهوشی برای سگهای سالم حدود 0.05٪ و برای گربهها حدود 0.11٪ است. Wikipedia
در حیواناتی که وضعیت سلامتی زمینهای ضعیف دارند (بیماری مزمن، سوءتغذیه، سن بالا) خطر مرگ و عوارض بالا میرود.
کاهش سطح هورمونهای جنسی پس از عقیمسازی منجر به کاهش مصرف انرژی پایه و تغییر الگوی متابولیسم میشود. اگر رژیم غذایی تنظیم نشود، حیوان مستعد چاقی خواهد بود. PMC+4Wikipedia+4ResearchGate+4 چاقی نیز به نوبه خود عامل خطر بسیاری از بیماریهاست: دیسپلازی مفصلی، دیابت، مشکلات قلبی و کلیوی.
در برخی مطالعات کنترل شده، پس از عقیمسازی، حیوانات به ازای واحد وزن، مصرف غذایشان افزایش یافته است. ResearchGate+1
کاهش هورمونهای جنسی مانند استروژن و تستوسترون میتواند رشد استخوانی را در سنین جوانی تغییر دهد، به ویژه اگر عقیمسازی زودهنگام انجام شود. این ممکن است منجر به دیسپلازی مفصل ران، مشکلات رباط صلیبی قدامی زانو (ACL/Cranial Cruciate Ligament) و افزایش شکنندگی استخوان شود. PMC+4ResearchGate+4HumanePro+4
در مطالعهای بر روی سگها، ارتباطی میان عقیمسازی و افزایش ریسک مشکلات مفصلی یافت شده است. ResearchGate+1 همچنین در برخی نژادها، این ارتباط قویتر بوده است. Understanding Animal Research+1
یکی از موضوعات بحثبرانگیز، ارتباط عقیمسازی با بروز سرطانهای خاص و امراض ایمنی است. برخی شواهد نشان دادهاند:
پس از عقیمسازی، احتمال بروز نئوپلازیهای استخوانی (استخوان سرطان) و برخی تومورهای لنفاوی افزایش مییابد. Understanding Animal Research+3PMC+3HumanePro+3
حذف هورمونهای جنسی ممکن است تعادل ایمنی حیوان را مختل سازد، بهگونهای که حیوان مستعد بیماریهای خودایمنی و عفونتهای مزمن شود. PMC+1
در مقابل، عقیمسازی احتمال بروز سرطان پستان (مَستری) را در حیوانات ماده کاهش میدهد، خصوصاً اگر پیش از اولین دوره فحلی انجام شود. ResearchGate+3Understanding Animal Research+3HumanePro+3
به عبارت دیگر، بعضی سرطانها کاهش مییابند، اما برخی دیگر ممکن است افزایش یابند، که این تعادل پیچیده است و به نژاد، سن عمل و شرایط زیستی حیوان بستگی دارد.
عقیمسازی به ویژه در حیوانات ماده ممکن است منجر به بیاختیاری ادرار شود، به ویژه اگر انجام آن زودهنگام باشد. PMC+1 همچنین در برخی گونهها، ریسک تشکیل سنگ مثانه یا عفونتهای دستگاه ادراری افزایش یافته است. PMC
مرسوم است اغلب بیان شود که عقیمسازی باعث «کاهش رفتارهای نامطلوب» مانند گشت زدن زیاد، مارک کردن ادرار، تهاجم جنسی و درگیری میان حیوانات میشود. اما شواهد نشان میدهند وضعیت پیچیدهتر است.
با حذف هورمونهای جنسی، رفتارهایی چون جفتجویی، مارک ادرار جنسی، آویزش و گاهی پرخاشگری جنسی کاهش مییابد. PMC+4Wikipedia+4ResearchGate+4 این یکی از عواملی است که سیاستگذاران از آن به عنوان مزیت عقیمسازی نام میبرند.
کاهش سطح هورمون ممکن است باعث کاهش انگیزش حیوان شود: تمایل به کاوشگری، فعالیت بدنی، جستوجوی غذا و تعامل با محیط کاهش یابد. در بلندمدت، میتواند حیوان را کمتحرک و منزویتر کند.
یک مطالعه طولی بر روی اثرات عقیمسازی بر رفتار و تعامل اجتماعی حیوانات نشان داد که در برخی موارد، حیوانات عقیمشده کمتر به تعاملهای اجتماعی تن میدهند و رفتارهای وابسته به انگیزه کمتر بروز میکنند. ScienceDirect
اگرچه مطالعات کمی در حیوانات در این زمینه انجام شده است، اما ترکیب کاهش فعالیت فیزیکی، تحریک محیطی کمتر و تعامل کمتر ممکن است کیفیت زندگی حیوان را کاهش دهد — چیزی که احتمالا کمتر در سیاستهای کنترل جمعیت لحاظ میشود.
یکی از مهمترین ادعاها در حمایت از عقیمسازی این است که حیوانات عقیمشده زندگی طولانیتری دارند. اما آیا این ادعا همیشه درست است؟
بعضی مطالعات نشان دادهاند که حیوانات عقیمشده در مقایسه با حیوانات نابالغ (intact) کمتر از عوامل عفونی، تروما و بیماریهای عفونی میمیرند و بنابراین عمر بیشتری دارند. HumanePro+2Understanding Animal Research+2
به عنوان مثال، در سگها مطالعهای نشان داده است سگهای عقیمشده در برخی جمعیتها ۱۳–۲۶٪ افزایش طول عمر داشتهاند. HumanePro
مطالعهای خاص بر روی نژاد Rottweiler نشان داده است که عقیمسازی پیش از سن ۴.۵ سال ممکن است در این نژاد با کاهش طول عمر همراه باشد. Nature به عبارت دیگر، در این مطالعه حیوانات نابالغ (intact) طول عمر بیشتری داشتهاند.
نتایج نشان میدهند که اگر عمل عقیمسازی قبل از سن مشخصی انجام شود یا در نژادهای خاص به کار رود، حیوان ممکن است بیشترین طول عمر را از دست دهد. Nature
ممکن است حیواناتی انتخاب شوند که از ابتدا سلامت بهتری دارند یا مراقبت بیشتری دارند تا عقیم شوند (سوگیری انتخابی). بعلاوه، مقایسه حیوانات عقیم و غیرعقیم در پایان عمر ممکن است باعث خطا شود (چون حیوانات باید تا زمان عقیم شدن زنده باشند). Nature+2HumanePro+2
بنابراین، نمیتوان به سادگی گفت عقیمسازی همیشه عمر حیوان را افزایش میدهد. در برخی شرایط، ممکن است این معکوس باشد.
در نگاه اول، حذف توانایی تولید مثل به معنای کنترل جمعیت است. اما چند نکته مهم را باید در نظر گرفت:
اگر درصد زیادی از حیوانات یک منطقه عقیم شوند، جمعیت تولیدمثلکننده کمتر شده و تنها تعداد محدودی قادر به تولید مثل باقی میمانند. این ممکن است منجر به انقباض ژنتیکی (genetic bottleneck) و کاهش تنوع ژنی شود. در بلندمدت، حیوانات ممکن است آسیبپذیرتر به بیماریها، جهشهای مضر و تغییرات محیطی گردند.
با عقیمسازی گسترده، انسان به شکلی مصنوعی در انتخاب طبیعی دخالت میکند. حیوانانی که عقیم نمیشوند (یا از دسترسی به عقیمسازی مصون میشوند) ممکن است ویژگیهایی داشته باشند که لزوماً بهترین از نظر بقا نباشند، بلکه از نظر مدیریت انسانی انتخاب شدهاند. این میتواند فرآیند سازگاری گونه با محیط را مختل سازد.
بعد از اینکه جمعیت به سطحی کاهش یابد، اگر برنامه عقیمسازی متوقف شود، ممکن است جمعیت نتواند به صورت طبیعی رشد کند، چون تعداد حیوانان بارور کافی وجود ندارد. این وابستگی مداوم به دخالت انسانی، سطح خودکفایی جمعیت را کاهش میدهد.
در بسیاری از موارد، عقیمسازی حیوانات خیابانی (مانند گربهها و سگها) به عنوان سیاستی انسانی تلقی میشود. اما معمولاً رابطه حیوانات خیابانی با اکوسیستم محیط شهری پیچیده است.
گربهها و سگها اغلب شکارچیان فرصتطلبی هستند که بر جمعیت موشها، پرندگان شهری، حشرات و دیگر موجودات کوچک تأثیر میگذارند. اگر جمعیت گربهها کاهش یابد به واسطه عقیمسازی، ممکن است جمعیت برخی از گونههای آفتزا افزایش یابد یا چرخه غذایی به هم بخورد.
مثال: گربهها نقش کنترلکننده موشها را بر عهده دارند. اگر تعداد گربهها به شدت کاهش یابد، ممکن است جمعیت موشها بدون شکارگر مؤثر افزایش یابد و به مشکلاتی از نظر بهداشت عمومی منجر شود.
کاهش محلی جمعیت حیوانات ممکن است باعث شود حیوانات از مناطق اطراف به آن نقطه مهاجرت کنند (خلأ جمعیتی). این امر میتواند فشار بر زیستبومهای اطراف را افزایش دهد و باعث انتقال بیماری یا درگیری میان جمعیتی شود.
گذرگاههای شهری، فضاهای سبز و پارکها میتوانند به عنوان زیستگاههای کوچک برای گونههای مختلف باشند. تعامل حیوانات خیابانی با این زیستگاهها میتواند تأثیرات مثبت یا منفی بر تنوع زیستی داشته باشد. حذف یا کاهش جمعیت یکی از این گونهها ممکن است تعادل را برهم زند.
حیوانات، در بسیاری از دیدگاههای اخلاقی، دارای حقوقی ذاتی هستند؛ از جمله حق زیستن با ویژگیهای زیستی طبیعی خود. تولید مثل یکی از غریزههای بنیادی عینی است. وقتی ما به زور آن را از موجود میگیریم، در واقع نوعی مداخله عمیق در ذات حیوان انجام دادهایم.
اگر فرض کنیم حیوان حق دارد تا به طور طبیعی زندگی کند، تمامی مداخلاتی که این طبیعت را دستخوش تغییر میکند باید با دقت اخلاقی بررسی شود. عقیمسازی وسیع شده بیملاحظه ممکن است تجاوز به حق طبیعی حیوان تلقی شود.
چرا مسئولان شهری یا انسانها حق دارند جمعیتی از حیوانات را با مداخلات پزشکی تغییر دهند؟ آیا این عدالت است که برخی حیوانات (اغلب ضعیف، بیپناه و خیابانی) بار محدودیتها را بپذیرند تا محیط انسانی راحتتر شود؟ این مسأله مستلزم بحث فلسفی درباره نسبت انسان با حیوان و اولویت حقوق شهروندان در مقابل حقوق زیستی حیوانات است.
گفته میشود بسیاری از حیوانات به دلیل شرایط اقتصادی یا اجتماعی در مناطق شهری تولد مییابند. فشار برای عقیمسازی ممکن است به نوعی ابزار کنترل جمعیت انسانی بر جمعیت حیوانات بدل شود. اگر این کار بدون مشارکت جامعه، بدون شفافیت و بدون توجه به زیست حیوانات انجام شود، نوعی سوءاستفاده از قدرت است.
در نقد کامل، لازم است به نقاط ضعف استدلالهای ضد عقیمسازی نیز توجه کنیم:
کثرت نتایج علمی متناقض: برخی مطالعات مزایایی برای عقیمسازی نشان دادهاند (کاهش تومور پستان، کنترل بیماریهای تناسلی، کاهش مرگ ناشی از تروما) و نمیتوان همه موارد را با یک حکم کلی رد کرد. ResearchGate+3HumanePro+3ResearchGate+3
مشکلات روش شناختی: بسیاری از مطالعات، گذشتهنگر (retrospective) هستند، فاقد کنترل مناسب، با سوگیری انتخابی و عدم همسانسازی گروهها. در نتیجه نمیتوان با قطعیت علت و معلول را تعیین کرد. ResearchGate+2ResearchGate+2
تأثیر نژاد، اندازه و شرایط خاص: معایب یا مزایا بسته به نژاد حیوان، اندازه، وضعیت بهداشتی، زمان انجام عقیمسازی و شرایط محیطی متغیر است. چیزی که در یک نژاد یا منطقه مشکلساز است، ممکن است در نژادی دیگر کمتر باشد. HumanePro+3Understanding Animal Research+3ResearchGate+3
قابل تعمیم نبودن به حیوانات خیابانی: بیشتر مطالعات روی حیوانات خانگی انجام شدهاند، که تحت مراقبت، تغذیه مناسب و شرایط بهداشتی کنترلشده هستند. حیوانات خیابانی شرایط بسیار متفاوتی دارند: تغذیه نامناسب، تماس با بیماریها، تنشهای محیطی و کمتر مراقبت پس از عمل. بنابراین نمیتوان یافتههای حیوانات خانگی را مستقیماً به خیابانزیها تعمیم داد.
با این حال، با لحاظ این محدودیتها، مشاهده شواهد معایب عقیمسازی همچنان ضروری است، به ویژه وقتی قرار است این سیاست در سطحی گسترده اجرا شود.
در اینجا، به نقاطی میپردازم که در مورد حیوانات خیابانی، معایب عقیمسازی خصوصیت مضاعف پیدا میکند:
حیوانات خیابانی اغلب وضعیت بهداشتی ضعیفی دارند، ممکن است مبتلا به بیماریهای عفونی، انگلی یا سوءتغذیه باشند. پس از عمل عقیمسازی، نیاز به مراقبتهای پس از عمل، تجویز دارو (آنتیبیوتیک، ضدالتهاب) و تغذیه مناسب دارند. اما در غالب موارد، چنین مراقبتهایی بهندرت فراهم میشود و نتیجه، عفونت، درد طولانی، ضعف شدید یا مرگ حیوان است.
گرفتن حیوان خیابانی، جراحی کردن و رها کردن دوباره ممکن است باعث آسیب روانی و استرس بیشتر شود. حیوان ممکن است نسبت به انسانها بدبینتر شود، از حضور انسان اجتناب کند و در ارتباطات اجتماعی جمعی ضعیفتر شود.
معمولاً نمیتوان همه حیوانات یک منطقه را پیدا کرد و عقیمسازی نمود. برخی ممکن است از دست بروند یا به مناطق دورتر منتقل شوند. در نتیجه، جمعیت جدیدی ممکن است جایگزین شوند، یا تعداد معینی از حیوانات باقی بمانند که بار تولید را تحمّل میکنند.
اگر جمعیتی که مدام تحت مداخلات عقیمسازی است کاهش یابد، ممکن است نتواند نقشهای اجتماعی یا اکولوژیک خود را در محیط شهری انجام دهد. مثلاً کنترل جمعیت جوندگان، فضای تعامل اجتماعی حیوانی، یا حتی نقش فرهنگی-احساسی حیوانات شهری در ذهن انسانها.
حیوانات خیابانی بهدلیل شرایط اقتصادی، فقر زیستی و سیاسی، اغلب فاقد صدا و نمایندگی هستند. پیشفرضهایی مانند «این حیوان مزاحمت ایجاد میکند، پس باید عقیم شود» بدون در نظر گرفتن حقوقش، نوعی تصمیمگیری یکطرفه و ناعادلانه است. در واقع، این حیوانان تحت فشارهای محیطی متعددی هستند و اضافه کردن بار عمل جراحی بزرگ بدون رضایت یا امکان دفاع، ممکن است ظلمی مضاعف باشد.
برای آنکه بتوان از دام «معایب عقیمسازی» در امان ماند و هم کنترل جمعیت حیوانات تحقق یابد، باید راهحلهای هوشمند، چندوجهی و اخلاقی دنبال شود:
مداخلات حمایتی مکمل
بهبود تأمین غذا و منابع پایدار
واکسیناسیون و کنترل بیماری
مراقبت سلامت عمومی، درمان جراحات و عفونتها
تجهیز پناهگاههای مناسب برای حیوانات
عقیمسازی هدفمند و انتخابی
به جای عقیمسازی سراسری، انتخاب حیواناتی که سلامت مناسب دارند و احتمال زنده ماندن پس از عمل دارند
تأخیر در زمان عقیمسازی تا پس از دوره رشد اولیه
اعمال معیارهایی مانند وزن، سن، وضعیت سلامت و تحلیل هزینه-فایده
روشهای نوین غیرجراحی
استفاده از روشهای شیمیایی یا ایمونکاستر (ایمنسازی بیولوژیک) که بدون حذف کامل اندامهای تولید مثل، باروری را محدود میکنند. Frontiers
ترکیب داروها یا واکسنهایی برای ممانعت از عملکرد تولید مثلی، با تأثیر کمتر بر هورمونها
پایش، پایش ژنتیکی و ارزیابی دورهای
باید جمعیت عقیمشده و غیرعقیم را از نظر ژنتیکی، بقا، بهداشت و رفتار مرتب بررسی کرد
امکان بازنگری سیاستها و تنظیم بر اساس دادههای میدانی
آموزش عمومی، مشارکت مردمی و مشروعیت اجتماعی
جلب همکاری جامعه محلی، آگاهی بخشی به ساکنان درباره حقوق حیوانات
تشویق مراقبت دوستدارانه به جای صرفاً مداخلات پزشکی
ایجاد نهادهای نظارتی و تصمیمسازی که نمایندگان جامعه حیوانات نیز داشته باشند
مدلسازی جمعیتی و اکولوژیک منطقهای
پیش از اجرای سیاست گسترده، باید مدلهای محلی (جمعیتی، اکولوژیک) طراحی شود تا اثرات احتمالی شناخته شود
شبیهسازی اثر کاهش جمعیت، مهاجرت جانبی و تأثیر بر اکوسیستم شهری
در این مقاله، با تکیه بر شواهد علمی و نقد روششناختی، نشان دادیم که «معایب عقیمسازی» بسیار گستردهتر و جدیتر از آن چیزی است که اغلب در سیاستهای کنترل جمعیت حیوانات شهری دیده میشود. اگرچه عقیمسازی میتواند در شرایط معینی مزایایی داشته باشد، اما اجرای بیضابطه و بدون ارزیابی دقیق، ممکن است به ظلمی بزرگ در حق حیوانات خیابانی و اکوسیستم محیطی تبدیل شود.
چند نکته مهم برای نتیجهگیری:
عقیمسازی نباید راهحل قطعی و نهایی تلقی شود، بلکه یکی از ابزارها باشد.
باید به حقوق غریزی حیوان، کیفیت زندگی و عدالت زیستی توجه کنیم.
راهکارهای جایگزین و مکمل را جدی بگیریم.
سیاستها را مبتنی بر دادههای منطقهای، مدلسازی دقیق و پایش مستمر طراحی کنیم.
اگر بخواهیم دنیا را انسانیتر کنیم، نمیتوانیم به شیوهای یکجانبه و مداخلهگر به زیستمندان دیگر نگاه کنیم. معایب عقیمسازی را باید به دیده هشدار بنگریم و مسیر بهتری برای همزیستی با حیوانات شهری بیابیم.